امروز چهارشنبه  ۲۳ مهر ۱۴۰۴

۱۴۰۴/۰۷/۱۸- ۱۰:۳۱

مصاحبه جناب آقای مجتبی دمیرچی لو سفیر جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان با سایت خبری هفته ایچی

.

باسمه تعالی

 

 

 مصاحبه جناب آقای مجتبی دمیرچی لو سفیر جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان با سایت خبری "هفته ایچی"

 

 

جناب سفیر، دوران فعالیت دیپلماتیک شما در جمهوری آذربایجان مصادف با بهترین مقطع زمانی کشور ما است. اکنون که جنگ به پایان رسیده، سرزمین‌های اشغال‌شده آزاد شده و کشورمان دوران شکوفایی و توسعه را تجربه می‌کند، از دیدگاه شما، مهم‌ترین تغییرات و دستاوردهایی که در این مدت مشاهده کرده‌اید، کدامند؟

بدون تردید دوران مأموریت اینجانب همزمان با یکی از مقاطع بسیار مهم و سرنوشت‌ساز در حیات سیاسی جمهوری آذربایجان  است. پایان جنگ و آزادی سرزمین‌های اشغالی، احیای تمامیت ارضی و حاکمیت ملی، نه تنها تحولی بزرگ در تاریخ این کشور به شمار می‌آید، بلکه فضایی نو برای صلح، ثبات و توسعه در کل منطقه پدید آورده است.

در این چارچوب، آغاز پروژه‌های عمرانی گسترده، سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی و تلاش جدی برای احیای مناطق آزادشده، جلوه‌ای روشن از عزم و اراده جمهوری آذربایجان برای حرکت به سوی آینده‌ای شکوفا و پایدار است. این روند همچنین بستر تازه‌ای برای تقویت همکاری‌های منطقه‌ای فراهم ساخته و چشم‌اندازهای نوینی را در حوزه‌های ترانزیت، انرژی، تجارت و ارتباطات انسانی پیش روی کشورهای همسایه گشوده است.

از منظر جمهوری اسلامی ایران، این دستاوردها فرصتی ارزشمند برای تعمیق روابط دوستانه و توسعه همکاری‌های مشترک میان دو کشور محسوب می‌شود. ما همواره بر این باور بوده‌ایم که ثبات و پیشرفت جمهوری آذربایجان نه تنها به سود ملت این کشور، بلکه به سود منطقه و به‌ویژه به تقویت پیوندهای برادرانه میان ایران و آذربایجان خواهد انجامید.

 

با وجود تحول و زیبایی چشمگیر شهرها و روستاهای ما در سال‌های اخیر، متأسفانه مشکلات سیاسی و اقتصادی موجود در روابط دو کشور همچنان پابرجاست. حجم تجارت دوجانبه نسبت به دو دهه گذشته نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش یافته است. به عنوان دو کشور همسایه با طولانی‌ترین مرز مشترک، چه موانعی وجود دارد که مانع افزایش روابط اقتصادی و تجاری به سطح میلیاردها دلار می‌شود؟ آیا مشکل اصلی کمبود کالا و ظرفیت تجاری است؟

من هم موافقم که سطح کنونی روابط به هیچ وجه رضایت بخش نیست. بویژه اینکه اگر توجه داشته باشیم ایران کشوری بود که در روزهای اولیه استقلال آذربایجان، این استقلال را به رسمیت شناخت و با ارتقای سرکنسولگری خود در باکو که از دهه 1960 فعالیت داشت سفارت در عالی ترین سطح به برقراری روابط دیپلماتیک مبادرت کرد.

ایران در سال های ابتدایی استقلال هم در بخش سیاسی، هم نظامی و اقتصادی کمک شایانی به آذربایجان کرد. در تامین تجهیزات و آموزش نظامی‌برای مقابله با اشغال، تامین برق و سوخت و مواد غذایی برای نخجوان، اسکان آوارگان و مداوای مجروحین جنگی، اقدامات ماندگاری کرده که در تاریخ ثبت شده است. در حوزه تجاری هم ایران در برخی سال ها اولین شزیک تجاری جمهوری آذربایجان بود. ارمنستان برای اولین بار در نشست تهران سندی را امضا کرد که تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را به رسمیت می‌شناخت. همه اینها نشاندهنده روابط نزدیک و سطح بالای دو کشور بود. متاسفانه بدلایل متعددی روند رو به رشد روابط ادامه پیدا نکرد. هم دشمنان دانا و دوستان نادان تاثیرگذار بودند یعنی عوامل در داخل و خارج دو کشور ، تاثیرگذار بودند.

من چشم انداز روشنی برای روابط متصور هستم و امیدوارم که روابط دو کشور در همه حوزه‌ها روند رو به رشدی را تجربه خواهد کرد.

 

طی سال‌های گذشته، ایران و آذربایجان چندین واحد تولیدی مشترک، از جمله کارخانه‌های ماشین‌سازی، در خاک جمهوری آذربایجان ایجاد کرده‌اند که برخی از کلنگ‌زنی‌های آن‌ها را شخصاً شاهد بوده‌ام. آیا این موسسات فعال هستند؟ و به طور کلی، چه دلایلی موجب رکود چنین برنامه‌های بزرگ و مشترکی شده است؟

اتباع جمهوری اسلامی ایران افراد پیشرو در سرمایه گذاری در صنعت و اقتصاد جمهوری آذربایجان بوده و سرمایه گذاری‌های شایانی از بدو استقلال این جمهوری انجام دادند. شرکت های بخش خصوصی و دولتی نیز سرمایه گذاری‌های خوبی در این زمینه انجام دادند از جمله:

کار خانه خودروسازی مشترک ایران خودرو و آذرماش (خزر)

این کارخانه در شهرک صنعتی نفتچالا در سال ۲۰۱۶ میلادی تأسیس شد. ظرفیت تولید آن ۱۰ هزار خودروی سواری در مدل‌های مختلف است. شرکت ایران خودرو در این واحد تولیدی ۲۵  درصد سهم دارد.

کارخانه اتوبوس‌سازی در منطقه حاجی قابول

این کارخانه با مشارکت شرکت آذرماش جمهوری آذربایجان و شرکت خصوصی عقاب جمهوری اسلامی ایران در منطقه صنعتی حاجی قابول ساخته می‌شود.

شرکت‌های دانش‌بنیان و صادراتی ایرانی

علاوه بر واحدهای تولیدی صنعتی، صدها شرکت ایرانی در جمهوری آذربایجان ثبت شده‌اند که بسیاری از آن‌ها در زمینه‌های مختلف از جمله فناوری اطلاعات، داروسازی، کشاورزی و صنایع غذایی فعالیت می‌کنند. در عین حال معتقدم که این سطح از فعالیت با ظرفیت های اقتصادی  در کشور متناسب نیست و خیلی کمتر از حد انتظار است.

 

پیش‌تر میان کشورهای ما که تولیدکننده نفت و گاز هستند، تجارت قابل توجهی برقرار بود. اکنون، جمهوری آذربایجان که تولید انرژی خود را افزایش داده، می‌تواند در این حوزه نیز با ایران روابط تجاری سودمند برقرار کند، از جمله از طریق تأمین سوخت و برق به بازار ایران یا کشورهای ثالث از مسیر ایران. نظر شما در این خصوص چیست؟

 

در حوزه نفت، گاز، فرآورده‌های نفتی و برق همکاری‌های بین دو  کشور وجود داشته استو اکنون نیز در جریان است با این وجود زمینه‌های توسعه این همکاری‌ها نیز وجود دارد. این همکاری‌ها به چند شکل می‌تواند صورت گیرد:

  • صادرات به ایران : آذربایجان می‌تواند در شرایط فصلی یا زمانی که مصرف داخلی ایران بالا می رودتأمین‌کننده موقت برق و سوخت باشد.
  • تأمین انرژی برای بازار کشورهای ثالث: مسیر ایران، به ویژه از طریق خطوط لوله و شبکه انتقال برق، می‌تواند امکان صادرات انرژی آذربایجان به کشورهای منطقه (خلیج فارس، قفقاز،افغانستان، پاکستان و ترکیه) را فراهم کند.
  • همکاری در پروژه‌های مشترک: سرمایه‌گذاری مشترک در تولید، انتقال و ذخیره‌سازی انرژی می‌تواند منافع اقتصادی دو کشور را افزایش دهد و امنیت انرژی منطقه‌ای را تقویت کند.

 

ساخت پل جدید بر روی رودخانه ارس در مراحل پایانی است و ما آن را پروژه‌ای فوق العاده ارزیابی می‌کنیم. آیا ایران برنامه‌ای برای اتصال شبکه راه‌آهن خود به شبکه راه‌آهن جمهوری آذربایجان دارد؟ راه‌آهن تا آستارا در خاک جمهوری آذربایجان آماده است. آیا طرف ایرانی ادامه مسیر را در خاک خود احداث کرده است و در صورت احداث، پیش‌بینی می‌شود تکمیل آن چه زمانی صورت گیرد؟ همچنین، نظر شما درباره ایده اتصال راه‌آهن ایران از استان آذربایجان شرقی به شبکه ریلی جمهوری آذربایجان در مناطق زنگیلان یا فیزولی چیست؟

راه آهن در کشور از زمان شوروی متصل و فعال بود. در منطقه جلفا در نخجوان راه آهن‌های ما متصل بود که بعد از مناقشه قره باغ متوقف شد. برای اتصال راه آهن‌های دو کشور سه مسیر مطرح بوده است، اول احیای مسیر سنتی در جلفا، مسیر دوم بین ایمیشلی-پارس آباد و مسیر سوم در آستارا. اکنون در جلفا راه آهن ایران به نخجوان متصل است و به راحتی می‌تواند فعالیت کند. اتصال راه آهن در منطقه پارس آباد- ایمیشلی نیز نیازمند ساخت قطعه کوچکی است و شرایط جغرافیایی منطقه نیز مساعد است. راه آهن رشت آستارا نیز در حال ساخت است که امید داریم با تکمیل آن ظرفیت حمل و نقل بین دو کشور افزایش پیدا کند. در حال حاضر راه آهن جمهوری آذربایجان در منطقه آستارا وارد ایران شده و در ترمینال ریلی آستارا عملیات بارگیری و تخلیه انجام می‌شود و با اتصال راه آهن رشت آستارا ، محموله‌ها بصورت مستقیم و بدون توقف می‌توانند تا بنادر جنوب ایران در خلیج فارس و یا از آنجا تا روسیه ، ادامه مسیر دهند. پل جدیدی که بر روی ارس در منطقه زنگیلان برای اتصال با ایران در حال ساخت است برای عبور کامیون‌ها در نظر گرفته شده و تا پایان سال جاری ساخت آن به پایان خواهد رسید. در خصوص ساخت پل راه اهن نیز مذاکراتی بین دو کشور در جریان است.

 

آیا استفاده ایران از «کریدور زنگزور» در آینده ممکن است و این مسیر چه کمکی به اقتصاد ایران خواهد کرد؟

ایجاد زیر ساخت های ارتباطی نه فقط برای توسعه اقتصادی بلکه برای برقراری صلح و ثبات در منطقه می‌تواند کمک کننده باشد. رفع موانع ارتباطی فی نفسه اقدامی مثبت است. از این جهت ما همواره از رفع انسداد از تمامی مسیرهای ترانزیتی منطقه حمایت کرده و خواهیم کرد. این امر موجب شکوفایی اقتصاد کشورهای منطقه خواهد شد و در ذات خود صلح و دوستی را به ارمغان خواهد داشت. از این جهت در طول 30 سال گذشته که دسترسی بخش اصلی به آذربایجان به نخجوان ممکن نبود، جمهوری اسلامی ایران، مسیری برای دسترسی ایجاد نمود. در حال حاضر نیز ایران و آذربایجان در حال همکاری برای گسترش این مسیر چه به صورت ریلی و چه به صورت جاده ای هستند. از این منظر همه کشورهای منطقه می‌توانند برای تامین منافع متقابل همکاری کنند.

 

در حوزه سیاسی، چه زمانی انتظار می‌رود ناپایداری‌ها و مشکلات موجود در روابط دو کشور برطرف شود؟ اگرچه فضای سیاسی در حال بهبود است، اما همچنان برخی مقامات بلندپایه یا نظامیان ایرانی اظهاراتی مطرح می‌کنند که می‌تواند بر روابط دوجانبه اثرگذار باشد و رسانه‌ها ماه‌ها به آن می‌پردازند. چرا رهبری کشور شما، انتشار چنین اظهاراتی که ممکن است به روابط دو کشور آسیب بزند را محدود یا ممنوع نمی‌کند؟ شایان ذکر است که اخیراً چنین مواردی کاهش یافته است.

در ابتدا باید تأکید کنم که روابط ایران و جمهوری آذربایجان بر پایه احترام متقابل، حسن همجواری و منافع مشترک  استوار است. طبیعی است که در مسیر هر رابطه دوجانبه، اختلاف دیدگاه‌ها و ناپایداری‌های مقطعی رخ دهد، اما آنچه برای دولت‌ها و نهادهای رسمی اهمیت دارد، حرکت به سمت تعامل سازنده و کاهش سوءتفاهم‌هاست.

در این چارچوب، ممکن است برخی اظهار نظرهای فردی بازتاب رسانه‌ای پیدا کند و به اشتباه به عنوان سیاست رسمی دولت تلقی شود. سیاست اصولی ج.ا.ایران گسترش مناسبات دوستانه با جمهوری آذربایجان است و این سیاست از طریق گفت‌وگو، همکاری و تقویت اعتماد متقابل محقق می‌شود. موافقم که اظهاراتی که مخالف سیاست اصولی دو کشور است به روابط لطمه می زند. لذا باید تلاش شود بصورت متقابل از چنین اظهاراتی در هر دو کشور جلوگیری شود. ما معتقدیم با استمرار تعاملات سازنده، انجام رایزنی‌های منظم و تمرکز بر منافع مشترک، ناپایداری‌های گذشته به تدریج برطرف خواهد شد و روابط دو کشور در مسیر ثبات و توسعه پایدار قرار خواهد گرفت.

 

ادامه سوال پیشین: برخی جریان‌ها در ایران با استناد به روابط گرم تل‌آویو و باکو همواره ادعا می‌کردند که اسرائیل ممکن است از خاک آذربایجان به ایران حمله کند. اما نتیجه را همگان دیدند؛ اسرائیل حمله خود را نه از خاک آذربایجان، بلکه از خاک کشورهای عربی انجام داد؛ کشورهایی که بسیاری از آن‌ها، از جمله عراق، روابط نزدیکی با ایران دارند. پس از این رویدادها، آیا تغییراتی در سطح اعتماد ایران نسبت به جمهوری آذربایجان احساس می‌شود؟

یکی از اهداف رژیم صهیونیستی ایجاد اختلاف بین کشورهای مسلمان به منظور انحراف تمرکز آنها از موضوع اشغال فلسطین است. در واقع رژیم صهیونیستی در طول 80 سال گذشته تلاش داشته با ایجاد تنش و اختلاف ، تجاوز و اشغال فلسطین را تحت الشعاع قرار دهد. لذا در تجاوز نظامی اخیر به خاک ایران نیز سیاست ایجاد تقابل بین ایران و همسایگان را دنبال می‌کرد. رژیم صهیونیستی با سیاست‌های مخرب خود به دنبال ایجاد تنش و بی‌ثباتی در منطقه است. خوشبختانه، در پرتو درک متقابل و گفت‌وگوهای سازنده میان ایران و جمهوری آذربایجان، این تلاش‌ها نتوانسته روابط دوستانه و برادرانه دو کشور را خدشه‌دار کند.

ایران معتقد است که با همکاری نزدیک و رایزنی‌های مستمر، می‌توان ضمن خنثی کردن اقدامات تنش‌آفرین رژیم صهیونیستی، زمینه را برای توسعه روابط برادرانه و پایدار میان دو کشور بیش از پیش فراهم ساخت.

 

پس از انتخاب آقای پزشکیان، نزدیکی بی‌سابقه‌ای در روابط دو کشور شکل گرفته است. بسیاری اکنون اشعار و گفته‌های رئیس‌جمهور را حفظ هستند. لطفاً به عنوان یک دیپلمات، راهکارهای خود را برای استفاده از این فضای مثبت جهت برطرف کردن کدورت‌ها و سوءتفاهم‌ها بیان فرمایید.

خوشبختانه روابط بسیار خوب بین روسای جمهور ما برقرار شده است .  همه شاهد این روابط دوستانه و صمیمانه در سفرهای اخیر دکتر پزشکیان به باکو و خانکندی هستند. این ارتباط یک فرصت استثنایی برای توسعه روابط دوستانه و مبتی بر منافع متقابل برای دو کشور دوست ، برادر و همسایه محسوب می‌شود. این دوره نه تنها زمینه‌ساز تعاملات سطح بالای سیاسی و دیپلماتیک است، بلکه ظرفیت خوبی برای همکاری ایجاد اعتماد متقابل در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را نیز فراهم می‌کند. از نگاه دیپلماتیک، ادامه گفت‌وگوها و هماهنگی‌های رسمی میان نهادهای ذی‌ربط، نقش اساسی در کاهش سوءتفاهم‌ها و مدیریت دقیق مسائل حساس دوجانبه ایفا می‌کند و مسیر تصمیم‌گیری‌های سازنده و واقع‌گرایانه را هموار می‌سازد.

بهره‌گیری از این فضای مثبت برای توسعه همکاری‌های اقتصادی، فرهنگی و آموزشی، می‌تواند اعتماد متقابل را نه تنها در سطح دولت‌ها، بلکه در میان مردم دو کشور تقویت کند و پایه‌ای مستحکم برای پروژه‌های مشترک بلندمدت ایجاد نماید. سرمایه‌گذاری‌های مشترک، تبادل تجربه‌های علمی و فرهنگی، و برنامه‌های آموزشی مشترک، همگی می‌توانند سطح تعاملات و فهم متقابل را ارتقا داده و رابطه دو کشور را از سطح رسمی‌به سطحی عمیق‌تر و پایدارتر ببرد.

 

رسانه‌ها نیز می‌توانند نقش مؤثری در بهبود روابط ایفا کنند. بیهوده گفته نشده که رسانه می‌تواند دولتی را همپیمان یا دشمن سازد. نظر شما چیست؟ چه اقداماتی باید برای هماهنگی و تعامل رسانه‌های دو کشور انجام شود؟ شخصاً پیشنهاد می‌کنم تورهای رسانه‌ای متقابل که پیش‌تر وجود داشت، مجدداً احیا شوند، زیرا این امر باعث تولید و انتشار مطالبی خواهد شد که فضای مثبت و دوستانه میان کشورها را تقویت می‌کند.

بله. نقش رسانه تنها انتشار اخبار نیست، بلکه در شکل‌دهی به ادراک مردم و تصمیم‌گیران نقش بسزایی دارد.  وقتی رسانه‌ها به صورت مستمر بر اشتراکات عمیق تاریخی، فرهنگی، مذهبی و منافع اقتصادی مشترک تمرکز کنند، ناخودآگاه تصویری از «همپیمانی طبیعی» در ذهن مردم ایجاد می‌شود. در مقابل، کوچک‌ترین تنش‌ها اگر بزرگ‌نمایی شوند، می‌توانند بذر سوءظن و دشمنی بکارند. در مورد ایران و جمهوری آذربایجان که اشتراکات بسیاری دارند، این مسئولیت رسانه‌ها مضاعف است. با پیشنهاد شما دراحیای تورهای رسانه‌ای متقابل که پیش‌تر هم وجود داشتند کاملا موافقم و در دستور کار روابط قرار خواهد داشت. خبرنگار وقتی طرح ‌های مشترک اقتصادی، زندگی روزمره مردم و واقعیت‌های  یک کشور را از نزدیک ببیند، گزارش‌های او دیگر بر اساس شایعات یا منابع دست دوم نخواهد بود و اعتمادآفرینی می‌کند.  برای نهادینه‌سازی این  کار هماهنگی و تعامل چند اقدام تکمیلی ضروری است.

اول: ایجاد ارتباط مستمر بین خبرگزاری‌ها، شبکه‌های تلویزیونی و مطبوعات مهم دو کشور دوم :تبادل محتوا بین رسانه‌ها در این ارتباط تعامل، همکاری و تبادل خبری خبرگزاری‌های بزرگ ایران با طرف آذری برای تبادل و ساخت برنامه‌ها و مستندهایی با تمرکز بر میراث فرهنگی مشترک و پخش آنها از شبکه‌های اصلی دو کشور. این امر، بُعد فرهنگی روابط را تقویت می‌کند. سوم: برگزاری برنامه‌های مشترک برای خبرنگاران از جمله بازدید های متقابل در برنامه‌هایی که در کشورهای مقابل برگزار می‌شود، بازدید از طرح های اقتصادی مشترک و ...  .

 

 

 

 

 

***

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما